خلاصه کتاب همه دروغ می گویند اثر سِت استیونز دیویدُویتس

مردم درمورداینکه چندبار باشگاه میرن، قیمت کفششون چقدره و چه کتاب‌هایی می‌خونن، دروغ میگن. اون‌ها سرِ کار نمیرن، چون ادعا می‌کنن که مریض هستن؛ اما بازهم دروغ میگن. اون‌ها میگن که با شما تماس می‌گیرن، درصورتی‌که هیچ‌وقت تماس نمی‌گیرن. مردم حتی توی نظرسنجی‌ها هم دروغ میگن.

سال ۱۹۵۰ مقاله‌ی مهمی منتشر شد که نتیجه‌ی حیرت‌انگیزی داشت.

محققان داده‌های رسمی ساکنان دِنوِر رو درباره‌ی سه سوال جمع‌آوری کرده بودن. اون داده‌ها این‌ها بودن:

1. چنددرصد مردم رای داده بودن

2. چنددرصد از مردم به موسسات خیریه کمک می‌کردن

3. چنددرصد از ساکنان شهر کارت کتابخونه داشتن

بعد از بررسی آمار رسمی، محقق‌ها سراغ نظرسنجی از مردم رفتن تا ببینن آیا جواب‌هایی که میدن با آمار حقیقی مطابقت داره یا نه. نتایج تکان‌دهنده بود.

چیزی که مردم گفته بودن با آمار واقعی درتضاد آشکار بود.

با‌این‌حال، امروز و در عصر تکنولوژی، شرایط متفاوت از قبل شده. دیگه نظرسنجی تنها راه ممکن برای تحلیل رفتار جامعه نیست؛ چون‌که امروز منبع عظیمی از داده‌ها در موتور جست‌و‌جوی گوگل وجود داره که می‌تونه تاریک‌ترین رازهای انسان رو هم برملا کنه.

خلاصه کتاب همه دروغ می گویند ازطریق بررسی کلان‌داده‌ها و آمار جست‌و‌جوی کاربران در موتورهای جست‌و‌جو و سایت‌های مختلف، نشون میده که همه‌ی آدم‌ها سعی دارن تصویر مطلوب و موردنظر جامعه رو از خودشون ارائه بدن و چرا از برملاشدن حقایق ناخوشایند واهمه دارن.

همه‌ی ما ممکنه توی طول زندگی درگیر مشکلات و مسائلی بشیم که حتی از گفتنِ اون‌ها به نزدیک‌ترین فرد زندگی‌مون هم ابا داشته باشیم؛ اما توی چنین مواردی، شاید خیلی راحت سراغ گوگل بریم.

این شرایط باعث شده تا گوگل به منبع عظیمی از بزرگ‌ترین رازهای آدما تبدیل بشه و همین موضوع گوگل رو به بهترین مکان برای بررسی و تحلیل رفتارهای اجتماعی و فردی تبدیل می‌کنه.